نازنين زهرا شجاعینازنين زهرا شجاعی، تا این لحظه: 11 سال و 3 ماه و 28 روز سن داره
نیوشا شجاعینیوشا شجاعی، تا این لحظه: 5 سال و 6 ماه و 27 روز سن داره

دختر گلم نازنين زهرا و نیوشا

دخترم

          دخترم     دردانه ی زیبایم عزیز تر از جانم پاره ی تنم دوستت دارم ...  صدای دلنوازت را نگاههای معصومانه ات را شیطنت های کودکانه ات را اشک های بی کینه ات را دل پاک و مهربانت را    همه را دوست دارم می دانی... تو مژدگانی همه ی مهربانی های عالمی  تو بهترین همدم و مونس و  با محبت ترین پرستار عالمی تو ارزنده ترین هدیه ی خدا بر روی زمینی و در یک کلام تو رحمت کاملی تو را با همه ی وجود دوست می دارم دخترم ...
18 شهريور 1392

92/06/16

امروز با بابای رفتيم کرمان شب هم رفتيم با مامان بزرگی و زن دايی پارک جنگلی تو هم با پسر خاله ات ودختر خاله ات يه عالمه بازی کردی وقتی از اونها جدا شده ايم توگريه کردی وقتی اومديم خونه با توپت بازی کردی وبعد هم خوابيدی                                           ...
18 شهريور 1392

برای دختر ناز بابا

به پايت نقره افشاني كند دل براي من وجودت بي عيار است براي بي كسيهاي دل تو دلم در سينه دائم بي قرار است دعاي هر شب من پيش يزدان برايت اين بهار تا آن بهار است به پايت عشق مي ريزد دل من گل از حسن جمالت شرمسار است تو عطر گلعذار عشق هستي دل از عطر وجود تو خمار است تو زيبايي معصوم بهاري چه زيبا خلقتي در كردگار است پري قصه هاي من تو هستي ملائك زير پايت بيشمار است بدان اين هستي بي ارزش من مثل فانوس راهي راهوار است ندارم طاقت دوري ز عشقت كه قلبم در فراقت داغدار است بهار مي گستراند دامن خويش گل از عطر وجودت باردار است بگردم گرد پرگار وجودت كه يادت در دل من پايدار ...
18 شهريور 1392

کارت عروسی

دختر گلم اينم يه متن کارت عروسی است به نام آنکه آفريد مرا و برای خوشبختی من تو را ما دو خانواده بسيار محترم تصميم گرفتيم دخترمان.....خانم را عروس و پسرمان آقا....را داماد کنيم و بفرستيم خانه بخت تا هم خودمان از دستشان راحت شويم و هم خودشان مزه زندگی را بچشند پاشيد بياييد و اين دو کبوتر عاشق را دست به دست هم بدهيم تا بروند سرخانه زندگيشان بزم ما پنجشنبه 92/06/14 تو تالار ....غذا و ميوه هم فراوان سفارش داديم.فقط وقتی می خوريد و رفتيد    نگوييد ترش بود يا شيرين شور بود يا بی نمک حساب کنيد کلی پول بابت اطعمه داده ايم راستی مراسم پاتختی همزمان برگزار می شه ما راضی به زحمت نيستيم ولی حالا که شما می خواهيد کادو بياريد ...
16 شهريور 1392

عروسک من و پدر بزرگ

          عروسک قشنگم خوشگله مثل ماهه چشاش به رنگ آبی موهای اون سیاهه با دوتا چشم ‌آبی دنیا رو اون می بینه وقتی که خسته میشه رو دامنم می شینه عروسک قشنگم دستشو داد به دستم بهش میگم عزیزم من مامان تو هستم پدربزرگ با صورتی مهربون نشسته روی ایوون از گل یاس و پونه پدر بزرگ میخونه می گه برای زری قصه دیو و پری قصه سنجاب و ماه قورباغه توی چاه حرفاش همیشه حرفه موهاش برنگ برفه با اون لبای خندون دوستش دارم فراوون   ...
16 شهريور 1392

92/06/16دخترم روزت مبارک(ولادت حضرت معصومه)

ای بهار آرزوی نسل فردا،دختـــــرم / ای فروغ عشق از روی تـــو پیدا، دخترم چشم وگوش خویش را بگشا کز راه حسد / نشکند آیینه ات را چشم دنیا، دخترم دست در دست حیا بگذار وکوشش کن مدام / تا نیفتی در راه آزادی از پا، دخترم کوه غم داری اگر بر دوش دل همچون پدر / دم مزن تا می توانی از دریغا، دخترم با مدارا می شوی آسوده دل،پس کـــــــن بنا / پایه رفتار خود را بر مدارا، دخترم ...
16 شهريور 1392

حموم کردن دختر گلم

نازنين جون از حموم بدت مياد و لی توی روشويی گريه نمی کنی دخترم مینويسم تا بعدا" بخوانی بخندی که چطوری حموم میکنی ديرروز بردمت حموم ولی از اول تا آخرش گريه کردی     ...
9 شهريور 1392