نازنين زهرا شجاعینازنين زهرا شجاعی، تا این لحظه: 11 سال و 3 ماه و 28 روز سن داره
نیوشا شجاعینیوشا شجاعی، تا این لحظه: 5 سال و 6 ماه و 27 روز سن داره

دختر گلم نازنين زهرا و نیوشا

دفتر خاطرات

دیروز بابا اضافه کار بود هوا هم خیلی سرد بود ولی به عشق تو رفتم از شرکت برات دفتر خاطرات خریدم وتا ساعت 6 حیران بودم وقتی بابا از سر کار اومد گفت چرا توی سرما رفتی الان هم با بابات قهر هستم
24 بهمن 1400

خاطرات22 بهمن

سلام دخترهای نازم ما چون کل هفته درگیر درس نازنین و آشپزی هستیم و ساعت کاری تا4 است خسته هستیم ک جمعه کنار هم در حال تمیز کردن هستیم ماشالله نیوشا که فقط بلد هست بریزه نیوشا دختر م خیلی مامان را اذیت میکنی دیشب رفتیم خانه عزیز بابا خیلی به من چسبیدی از وقتی رفتم سر کار بهونه گیر هم شده ای امیدوارم بزرگ بشی خوب بشی تا ساعت 12 شب اونجا بودیم وقتی هم اومدیم ماشالله تو تا ساعت3 شب بیدار بودی الان که سر کار هستم 🤕خیلی خوابم میاد🤒 عکس گرفتن نیوشا از خودش ...
23 بهمن 1400

دندان نیوشا

دختر خوشکلم سلام بعد از بهتر شدن امیکرون تو دندون درد شده ای همش میگی دندون  دو روز پشت سر هم استامینوفین خوردی دیروز11/17 مجبور شده ام دندونت را کشیدم دندون آسیایی هست خیلی ناراحت شده ام کاشکی همون بار اول برده بودمت اتاق عمل درستش کرده بودم اما همه گفتن تو دوران کرونا بچه ها را نبر بیمارستان به نظر خودم یکی از اشتباهای زندگی این بود دندونهای تو رو کشیدم امیدوارم زودی خوب بشی و دیگه دندون درد نشی
18 بهمن 1400

امیکرون

سلام دختر های نازم هفته گذشته1400/11/09 وقتی کرمان بودیم با خاله رفتیم بیرون خاله امیکرون داشت ما هم گرفتیم من و نازنین و نیوشا هر سه تایی افتادیم عزیز هم گرفته واقعا سخت بود بابا از سه تامون مراقبت کرد خدا روشکر شما خوب شده اید اما من هنوز حالم خوب نیست امیدورارم این روزها هم بگذره
18 بهمن 1400

[جشن عبادت مبارک

امروز1400/11/04 است و جشن عبادت فرشته کوچکی که در زمین کنار من است دخترم مدرسه در حسینیه باغین جشن برگزار شد از کرمان دوتا خانم اوردن که جشن برگزار کردند اسمش گندمک بود تو خیلی دوستش داشتی دختر نازم بهت خیلی خوش گذشت بازم هزاران تبریک ...
6 بهمن 1400

قصه نیوشا خانم

یه دختر نازی داریم تو خونه اسمش نيوشا است از دیوار راست هم بالا میره هم شکمو هم آبجی نازنینش میزنه البته بیشتر با هم دوست هستید...وقتی بابا نماز میخونه از سر و کله اش بالا میره...وای به لحظه ای گرسنه است همش نق میزنه....تازه عاشق حرف زدن زیاد است وقتی از سرکار میام اینقدر حرف میزنی که که من از حال میرم...عاشق برنامه کودک دیانا....این دختر خوشکل مجبور شد یه دونه از دندون های شیریش و بکنه...نیوشا مامان از وقتی تو به دنیا اومدی ما فهمیدیم بچه شر چی هست نازنین آرام و سربه زیر بود الان اون هم مثل خودت کردی....هردوتاتون میبوسم عزیزهای من 🤭
3 بهمن 1400

دندان های نیوشا

دختر ناز مامان دندونهات خراب شده در تاریخ22دی بردیم دکتر گفته چون کوچیک هستی باید بری اتاق عمل دندونهات درست کنی برای30دی وقت گرفتیم هزینه هم گفته11میلیون دخترم میخوام چند تا دکتر دیگه هم نشون بدم چون دوست ندارم بری اتاق عمل برای دندون شیری این هفته نازنین امتحانات ترم اولش است به امید خدا خوب بده این عکسم در مطب دکتر گرفتم ...
25 دی 1400

اولین مسافرت بعد از کرونا

عزیزهای مامانی سلام با اینکه کرونا بود ولی تصمیم گرفتیم یه مسافرت 3 روزبریم و رفتیم بندر خونه دایی چون روز اول و دوم بابا و عمو مجید(همکار بابا)رفتند کارگاه دایی برای نصب دستگاه بیرون نرفتیم البته خودمون با زن دایی و عزیز وآراد و ابوالفضل رفتیم لب دریا و خیلی خوش گذشت و روز سوم هم با بابا جون رفتیم خرید آخه مگه میشه بری بندر چیزی نخریم😁🤭 ...
20 دی 1400