نازنين زهرا شجاعینازنين زهرا شجاعی، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 23 روز سن داره
نیوشا شجاعینیوشا شجاعی، تا این لحظه: 5 سال و 7 ماه و 22 روز سن داره

دختر گلم نازنين زهرا و نیوشا

امروز17/08/1401

دخترهای گلم سلام این چند وقت که نیامدم اوضاع کشور طوری بود که سایت قطع بود کارهای که این چند وقت کردیم نازنین خانم دندانهاش درست کرده نیوشا خانم هم دوتا دندون و یه نگه دارنده گذاشت امروز هم بعد از یک سال موفق شدیم بتون دیوارهای خونه مون را بریزم به امید روزی که کامل درست بشه الان هم هر دوی شما مریض شدیم وآنفلونزا گرفتید عصری هم نوبت دکتر دارید این میشه دکتر سوم امیدوارم خوب بشیدنیوشا جان ترم2 چرتکه هم تموم کرد از80تا سوال تونست70تا را بزنه نازنین جان هم ترم اول زبان را تموم کرده دخترهای خوشکلم آرزوم موفقیت شم هست وبس
18 آبان 1401

دندان های نازنین ونیوشا

دخترهای قشنگم خدا رو شکر که سالم هستیم فقط الان مشکل دندان های شما هست نازنین جان 11مهر نوبت اورتودنسی دارد و نیوشا هم20 مهر نوبت درست کردن دندانش را داره امیدورام نازنین بدون دندونش را بکشه خوب بشه نیوشا جان نمیدونم تو بشینی یا نه
29 شهريور 1401

اربیعن1401

سلام دخترهای گلم روز  24شهریور رفتیم رفسنجان روز25 شهریور رفتیم گشتیم وشب هم اومدیم مراسم حلیم پزی و هئیت مراسم رفسنجانی ها قشنگ بود واقعا خوش گذشت صبح زود هم دایی محسن بابابا رفتند حلیم گرفتند خیلی خوشمزه بود خوش گذشت روز26 هم صبحش رفتیم پارک و شب دوباره رفتیم هیئت خوب بود دستشون درد نکنه واقعا زحمت کشیدن ...
29 شهريور 1401

تولدت مبارک

دختر نازم عشق مامان و بابا امروز تولد تو هست امشب برات قراره یه جشن بیرون بگیرم امیدوارم خوشحال بشی و جشنت خوب بشه نفس مامان آمدنت را شکر خیلی دوستت دارم عصر ساعت 4 که شرکت تعطیل شد بابا اومد دنبالم باهم رفتیم کیک سفارش دادیم بعد رفتیم یه رستورران در هفت باغ به اسم رستوران نهارخوران بود انتخاب کردیم یه کم اسباب بازی و وسیله تولد برات گرفتیم ساعت های7 بود که تو با آیناز و نازنین جان را بردم خانه بازی که بازی کنید من و بابا هم رفتیم آلاچیق آماده کردیم توش پر بادکنک کردم بعد بابا اومد دنبالتون وقتی اومدی خیلی خوشحال شدی شب خیلی خوب و به یاد ماندنی بود درست که تنها بودیم اما خیلی خوش گذشت ...
14 شهريور 1401

خدایا شکرت

دختران من یعنی امید من به  زندگی  و خدا به من امید به زندگی رو داد. خدایا شکرت که حتی در تاریک ترین لحظات زندگی هم حواست به من هست و نمی ذاری که امیدم نا امید بشه. یه روز به یاد ماندنی با موهای زشت نیوشا خانم که اصلا اجازه نمیده موهاش ببندم و خیلی شیطون هست در رستوران میامی یک دقیقه نذاشت غذا به دلمون بگیره تولدش هم نزدیک هست امیدوارم بتونم براش تولد بگیرم بس شر هست ...
12 شهريور 1401

خانه جدید عمه فرشته

سلام دخترهای نازم الان که خاطرات زیبای شما را مینویسم عزیز کرمانی رفته یزد برای شیمی درمانی خدایا مادرم را برام نگه دار  عمه فرشته هم در حال جابجایی هست  ان شالله به سلامتی و خوشی در خانه جدید زندگی کنه شما هم الان همش خاله عزیز و خانه عمه هستید امیدوارم نیوشا و آوا جان با هم بسازند  در حال انجام کارهای مدرسه نازنین جان هم هستم امیدوارم سال جدید درس بخونه ومن را اذیت نکنه و خودش تلاش کنه برای آینده خودش دوستتون دارم فرشته های من💙💜 .
31 مرداد 1401