راه رفتن فرشته آسمونها در زمين
دختر ناز مامان در تاريخ92/11/30 راه رفتن ياد گرفتی و داری قشنگ راه ميری دختر ناز بابا مامان يکم حرف ميزنی ميگی بابا و دادا الهی قربون حرفهای قشنگت بشم
یه روز خوب خدا
نازنين بلند شد از جا
جیغ می زدو می خندید
او شروع کرد به تاتا
می خورد زمین پا می شد
نازنين خسته نمی شد
می افتاد و می خندید
دو باره سرپا می شد
مامان جون مهربون
بابا با لب خندون
کف زدن های اونا
چه کیفی داره آخ جون
چه حالی داره کودک
راه می ره بی رو رو وک
تاتا تاتا می کنه
می ره بدون کمک
هورااااا
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی