نازنين زهرا شجاعینازنين زهرا شجاعی، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 3 روز سن داره
نیوشا شجاعینیوشا شجاعی، تا این لحظه: 5 سال و 8 ماه و 2 روز سن داره

دختر گلم نازنين زهرا و نیوشا

اولین روز مدرسه

نازنین امروز صبح زود از خواب بیدار شده ایم بابا برد  در مدرسه بانوی کرامت  پیاده مون کرد جشن روز اول مدرسه بود امیدوارام  همیشه موفق باشی دختر کم آرزو دارم زندگی به کامت باشه دخترم اسم معلم  اعظم شجاعی است اسم دوست که کنارت نشسته هستی هست   ...
31 شهريور 1398

محرم۹۸

باز محرم رسید با این تفاوت که نازنینم بزرگتر شده ای و نیوشا هم یک ساله شد چون تولدش در محرم بود نتوانستیم براش جشن بگیریم  هیئت هم هر شب میرفتیم  خدا قبول کنه   ...
23 شهريور 1398

عروسی برادر حمید

سلام به دخترهای گلم۲۶ مرداد  رفتیم عروسی برادر حمید دخترم نیوشا لباس تو را خودم دوختم  لباس نازنین هم لباس عروس پوشید آوا عمه فرشته هم براش عمه فاطمه لباس دوخت ناز شده بود  عروسی خوش گذشت تا باشه عروسی   ...
28 مرداد 1398

خاطرات مرداد۹۸

عزیز های مامان آوا خانم در تاریخ۱۲ مرداد به دنیا اومد حالا دیگه دخترها خیلی شدین نازنین مامان ۱۷ مرداد هم واکسن ورود  به مدرسه را برات زده ام ۵ روز می گفتی دستم دستم نیوشا خانم شما هم ۵ تا دندون  در آوردی  و به تنهای چند لحظه  وامیستی  نیوشا هر چی از شیطونیهات  بگم  کم گفتم  هر چی نازنین آروم بود ولی تو شیطون  الهی همیشه  هر دو تاتون  زنده  شاد باشین  واقعا حالا که دوتا دختر دارم خدا رو شکر میکنم آخه آدم اگه خواهر داشته باشه خیلی خوبه  همش  با هم بازی میکنین  امیدوارم  بزرگ هم شدین  همین قدر با هم خوب باشن   ...
21 مرداد 1398

تولدت مبارک بابا

  دختر های گلم 10 مرداد تولد بابا هست یعنی دیشب عمه نجمه و عزیز و عمه فاطمه اومدن برای تو و نیوشا روز خوبی بود آخه همش بازی کردین کادو هم برای بابا یه پیراهن خریدیم امیدوارم همیشه سایه پدر بالا سرتون باشه . . . . . . . . . .  دختر نازم دختر فاطمه عمه نجمه هم به دنیا آمده اسمش آناهیتا هست الان همه منتظر به دنیا اومدن دختر عمه فرشته هستیم الهی همه بچه ها خوشحال وسایه پدر و مادر بالای  سرشون باشه آمین ...
11 مرداد 1398

روز دختر

سلام  به  دخترهای  گلم روزتون  مبارک  دخترم  نیوشا  امروز  یه  عیدی به ما دادی اون  هم اینه  که چند لحظه وایستی  نازنین جان روزت مبارک  بابا رفت برات کیک خرید  خیلی سوپر ایز  شدی  بازم روز هر دوتا تون مبارک اما این هفته ای که گذشت  هر دو شما مریض بودین سرما خوردین  نیوشا تو که  شب ها نمیخوابیدی  تا صبح بیدار بودم نازنینم تو هم هنوز تب داری همین الان برات دارو دادم  امیدوارم زودی هر دوتا تون خوب بشین    ...
14 تير 1398

خرداد98

سلام به دختر های نازم ماه خرداد هم داره امام میشه امروز25هست رفتیم بافت گشتیم با دوست بابا آقا محسن و خانواده هم رفتیم پارک و یه روز هم رفتیم بیرون از شهر ماه خوبی بود دخترهای من زندگی با بودن شما واقعا قشنگ شده دوستون دارم نازنین مامان دندان های بالا تو رفتیم کشیدیم تا صاف در بیاد چون دندون های پایین کج شده ان دخترم نمیدونم کدوم مدرسه ثبت نامت کنم دولتی یا غیر انتفاعی واقعا دلم میخواد توی این مرحله زندگیت موفق بشی احتمالا غیر انتفاعی ثبت نام میکنم امیدوارم تصمیم درستی بگیرم نیوشا جان تو هم الان چهار تا از مروارید های دهانت درآمده  مبارک باشه گلم خیلی بهم وابسته شدی حتی نمیتونم کارهای خونه رو کنم باید همش کنارت باشم شیطون 😘نازنین مامان ...
24 خرداد 1398

دخترهای گلم نازنین و نیوشا

عزیز های مامان نازنین جان پیش دبستانیت  تا۲۵ اردیبهشت بود روز آخر هم جشن برات گرفتن من و نیوشا اومدیم نیوشا چون بد خواب شده بود اذیت  میکرد باز هم بهت تبریک میگم چون باید وارد مرحله جدید زندگیت بشی بعد از اون روز به مدت یک هفته هم تو و هم نیوشا سرما خوردین  رفتیم دکتر عزیزم نازنین تب میکردی من و بابا همش شب ها بیدار بودیم چون تو تب کردی و نیوشا هم گلو درد بازم خدا رو شکر که خوب شدین الان هم داری بستنی میخوری  نیوشا با این که ساعت۱۲ هست هنوز خوابیده با تمام وجود هر دوتا تون رو دوست دارم دختر نیوشا خیلی بد غذا شده ای نمیدونم چرا با سرنگ بهت میدم دوست دارم بیدار شدی ...
5 خرداد 1398

۱۲و۱۳ اردیبهشت

دختر های نازم امروز رفتیم کرمان پیش عزیز شب هم رفتیم پارک نشاط خیلی براتون خوش گذشت روز بعد هم رفتیم باغ شاهزاده آخه خاله مژگان اونجا مدیر داخلی هست برو همه جا رو نشون دادن ۱۶ اردیبهشت اول ماه رمضان هست چون بابات روزه میگیره این چند روز همش میگردی  که یک ماه فقط توی خونه هستیم دخترم با تمام وجود دوست دارم   ...
14 ارديبهشت 1398