نازنين زهرا شجاعینازنين زهرا شجاعی، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 26 روز سن داره
نیوشا شجاعینیوشا شجاعی، تا این لحظه: 5 سال و 7 ماه و 25 روز سن داره

دختر گلم نازنين زهرا و نیوشا

اربیعن1401

سلام دخترهای گلم روز  24شهریور رفتیم رفسنجان روز25 شهریور رفتیم گشتیم وشب هم اومدیم مراسم حلیم پزی و هئیت مراسم رفسنجانی ها قشنگ بود واقعا خوش گذشت صبح زود هم دایی محسن بابابا رفتند حلیم گرفتند خیلی خوشمزه بود خوش گذشت روز26 هم صبحش رفتیم پارک و شب دوباره رفتیم هیئت خوب بود دستشون درد نکنه واقعا زحمت کشیدن ...
29 شهريور 1401

تولدت مبارک

دختر نازم عشق مامان و بابا امروز تولد تو هست امشب برات قراره یه جشن بیرون بگیرم امیدوارم خوشحال بشی و جشنت خوب بشه نفس مامان آمدنت را شکر خیلی دوستت دارم عصر ساعت 4 که شرکت تعطیل شد بابا اومد دنبالم باهم رفتیم کیک سفارش دادیم بعد رفتیم یه رستورران در هفت باغ به اسم رستوران نهارخوران بود انتخاب کردیم یه کم اسباب بازی و وسیله تولد برات گرفتیم ساعت های7 بود که تو با آیناز و نازنین جان را بردم خانه بازی که بازی کنید من و بابا هم رفتیم آلاچیق آماده کردیم توش پر بادکنک کردم بعد بابا اومد دنبالتون وقتی اومدی خیلی خوشحال شدی شب خیلی خوب و به یاد ماندنی بود درست که تنها بودیم اما خیلی خوش گذشت ...
14 شهريور 1401

خدایا شکرت

دختران من یعنی امید من به  زندگی  و خدا به من امید به زندگی رو داد. خدایا شکرت که حتی در تاریک ترین لحظات زندگی هم حواست به من هست و نمی ذاری که امیدم نا امید بشه. یه روز به یاد ماندنی با موهای زشت نیوشا خانم که اصلا اجازه نمیده موهاش ببندم و خیلی شیطون هست در رستوران میامی یک دقیقه نذاشت غذا به دلمون بگیره تولدش هم نزدیک هست امیدوارم بتونم براش تولد بگیرم بس شر هست ...
12 شهريور 1401

خانه جدید عمه فرشته

سلام دخترهای نازم الان که خاطرات زیبای شما را مینویسم عزیز کرمانی رفته یزد برای شیمی درمانی خدایا مادرم را برام نگه دار  عمه فرشته هم در حال جابجایی هست  ان شالله به سلامتی و خوشی در خانه جدید زندگی کنه شما هم الان همش خاله عزیز و خانه عمه هستید امیدوارم نیوشا و آوا جان با هم بسازند  در حال انجام کارهای مدرسه نازنین جان هم هستم امیدوارم سال جدید درس بخونه ومن را اذیت نکنه و خودش تلاش کنه برای آینده خودش دوستتون دارم فرشته های من💙💜 .
31 مرداد 1401

شیطنت های دخترها

در تاریخ1/05/1401 تولد هردوتا عزیز با هم هست برای عزیز کرمانی یه ماهیتابه کادو خریدیم شب هم رفتیم باغین خونه عزیز باغینی کادو500تومان پول دادیم خوش گذشت فقط نیوشا خانم رفته بود یه تکه از فانوسها تزیینی کرده بود تو بینیش باز زحمت زیاد درش آوردیم حالت هم خوب نیست چون کرونا گرفتی عزیزم چرا این قدر شر هستید در تاریخ05/05/1401 هم نازنین خانم رفته بود سر مداد رنگی کرده بود تو گوشش تا ساعت3شب بیمارستان بودیم تا در آورد الهی فداتتون بشم  نمیدونین چقدر دوستتان دارم کوچکترین اتفاق برای شما من میمیرم💙
8 مرداد 1401

دخترهای گلم ماه تیر1401

دخترهای گلم ماه ها میایند و میروند فقط خاطرات باقی میمانند چه خاطرات خوب و چه خاطرات بعد در این ماه کرمان خانه عزیز بودیم روزها کنار هم بسیار زیبا هست نیوشا همش در حال نوشتن اعداد چرتکه هست نازنین جان هم کلاس زبان امیدوارم هر چهار تامون کنار هم صحیح و سالم باشیم دوستتان دارم مهربان های من ...
8 مرداد 1401

تابستان1401

نازنین تابستانی کلاس اسکیت میره و زبان  و نیوشا جان کلاس چرتکه میره امیدوارم هر دو در تمام مراحل زندگی موفق باشند البته نیوشا جان از نوشتن فرار میکنه ...
13 تير 1401

دعای آل یاسین

سلام دخترهای خوشکلم به دلیل تعطیل شدن مدرسه و کلاس اسکیت نازنین دو هفته ای بود که کرمان بودیم اما به خاطر اینکه جمعه شب ولادت امام رضا دعا داشتیم اومدیم باغین از صبح تا تمام شدن دعا فقط کار کردیم خونه پر از خاک بود امیدوارم یک روز ما هم صاحب خانه بشیم واز این گرد و خاک ها راحت بشیم عمه فاطمه از ساعت3 اومد کمکم دستش درد نکنه امیدوارم از امام رضا هرچی خواست خدا بهش بده ...
21 خرداد 1401