نازنين زهرا شجاعینازنين زهرا شجاعی، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 15 روز سن داره
نیوشا شجاعینیوشا شجاعی، تا این لحظه: 5 سال و 8 ماه و 14 روز سن داره

دختر گلم نازنين زهرا و نیوشا

نیوشا خانم تولدت مبارک

امروز که از خواب بیدار شده ام با آبجی نازنین بازی کردم  آبجی نازنین داره درس میخونه  البته به صورت مجازی مامان خیلی وسواس داره از یه طرف درس نازنین از یه طرف پوشاک گرفتن من از طرف دیگر راستی امشب شب تولدم هست مامان به خاطر ماه محرم برام تولد نگرفتن  البته بابا جون هم داره روی زمین کار میکنه صبح قرار بتون خانه را بریزن  مامانم قول داده بعد از ماه محرم تمام بشه یه تولد برام بگیره ...
14 شهريور 1399

روز تاسوعا شب عاشورا

سلام دختر ها  از این به بعد تصمیم دارم خاطرات را از زبان خودتون بنویسم سلام من نازنین زهرا هستم امروز به خاطر کرونا مامان بابا اجازه ندادن بریم بیرون باز هم شب با مامان و بابا رفتیم هیئت  البته مثل دیشب توی ماشین بودیم برام عزاداری زیبا بود شیر دیدم علم دیدم مردهای که زنجیر میزدن  مامان و بابام توی ماشین سینه میزدن خدایا همه عاشق حسین هستن برای اولین بار مامان برام روسری مشکی پوشید آبجی نیوشا هم که خیلی مامان داره اذیت میکنه آخه مامان داره از پوشاک میگیرش  خیلی سخته خدایا بابام دوست دارم خودت برام نگه اش دار ...
9 شهريور 1399

محرم۹۹

امشب شب تاسوعا  هست به خاطر ترس از کرونا هیت  نرفتیم فقط امشب  باعمه فاطمه و نیایش توی ماشین از دور نگاه  کردیم  خدایا به حق  همین شب عزیز اول این کرونا را از جهان ببره  خدایا ما که پیشت آبرو نداریم به آبروی امام حسین تمام مریض ها را شفا بده دختر گلم نازنین زهرا توی ماشین گریه میکردی میگفتی  خدایا من دکتر نمیخوام  بشم  ولی عزیزم تا آخر عمر کنارم باشه شاید خدا دعای تو دختر کوچکم  را گوش بده و عزیز را شفا بده  الهی آمین
8 شهريور 1399

تولد آناهیتا

دختر گلم تولد آناهیتا ۱۲ تیر بود همه شب اونجا بودیم خیلی خوش گذشت ان شا الله  سایه مادر و پدر همیشه  بالا سرش باشه راستی دخترم برای روز دختر برات کتاب خریدم به دستمون  رسید  ...
13 تير 1399

اردیبهشت۹۹

دختر های نازم امروز ۹ اردیبهشت است عزیز های مامان هنوز کشور درگیر کرونا هست نازنین شما در خانه دری میخوانی و واقعا سخت است کلاس اولی همش بهت میگم بنویس خیلی جوش آینده تو را میزنم امیدورام  موفق بشی ۲۹ فروردین هم روز تولد مامان بود بابا جون برام یه گل زیبایی خرید آخه کرونا بود همه جا بسته بود الان هم ماه رمضان هست بابا روزه میگیره ولی من چون به نیوشا شیر میدم روزه نمی گیرم دوستتان دارم
10 ارديبهشت 1399